-
هندوانه به شرط چاقو!
جمعه 5 تیرماه سال 1394 11:38
به نام خدا داد میزد: هندوانه به شرط چاقو آدم تمام تلاشش رو میکنه که سرخترین و شیرینترینشون رو انتخاب کنه... راستش موندم اگه کسی از دل ما خبر داشت ما رو بین این همه آدم انتخاب میکرد؟ خوش به حال اونا که درست انتخاب شدن... اما تو با همه فرق داری، تو ندیده ما رو خریدی ممنون خریدار ندارها! سلام یارِ بی یار ...
-
کاش انتظار را می فهمیدم
چهارشنبه 13 خردادماه سال 1394 15:35
به نام خدا ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای....
-
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
جمعه 1 خردادماه سال 1394 15:06
به نام خدا دهان جربزه را سخت وا گذاشته است، سری که سربسر نیزه ها گذاشته است! قدش بلندتر از ماست ده سر و گردن، کسی که روی سر خویش پا گذاشته است! حسین جنتی "ی" + گفتن و نوشتن از شما لیاقت میخواد اینکه دلی برای شما تپیده بشه لیاقت میخواد منم دلم میخواد این لیاقت رو داشته باشم حتی شده به اجبار و اصرار اصرار و...
-
خواستی بیا!
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1394 19:45
به نام خدا حال ِ ما خوب است. داریم درسمان را میخوانیم ، تابستانها کلاس زبانمان را میرویم ، روزهای تعطیل با خواهرمان ماشین برمیداریم و میرویم دور دور در خیابان ها و دست فرمانمان را به رخ هم میکشیم. وبلاگهایمان را مینویسیم و فیلمهای خارجی میبینیم . حال ِ ما خوب است! حرفهایمان با آدمها در مسنجر و تانگو و وایبر و فیس و...
-
۲۵ روز تا ولادتت...
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1394 15:53
به نام خدا سالهاست تصمیم گرفته ام تا بر دل شرحه شرحه ات، مرهمی باشم؛ اما هنوز نمیدانم که بوده ام یا نه ؟ ای کاش پاسخم را می دادی تا بدانم با دل تو, در این روزهای سخت زندگی ام چه کرده ام ؟ ! بر چند زخم از انبوه زخم هایت، مرهمی گذاشته ام؟! و یا شاید… نمی دانم چه کنم؟ انگار کار من با شما در یک کلاف سردرگم پیچیده است ....
-
خوشبختی....
شنبه 9 اسفندماه سال 1393 12:30
به نام خدا . وقتى گرسنه اى یه لقمه نون خوشبختیه وقتى تشنه اى یه قطره آب خوشبختیه وقتى خوابت میاد یه چرت کوچیک خوشبختیه خوشبختى یه مشتى از لحظاته یه مشت از نقطه هاى ریز که وقتى کنار هم قرار میگیرن یه خط رو میسازن! محسن مخملباف + خوشبختی صدا زدن اسم تو هست...
-
عشقم آسمونه...
دوشنبه 4 اسفندماه سال 1393 21:56
به نام خدا ای چشم من از دیدن رویت روشن از دیدن رویت شده خرم دل من رویت شده گل، خرم و خندان گشته روشن مه من گشته ز رویت دل من ابوسعید ابوالخیر هر وقت آسمون و ابرها رو می بینم حس خیلی خوبی پیدا می کنم یکی از چیزایی هست که آرومم میکنه آسمون آبی خدا... خدا جون ممنون بابت این لطف بی دریغت
-
سراب ردپای تو
سهشنبه 28 بهمنماه سال 1393 14:39
به نام خدا + او را که رو به نور می رود دیگران تاریک می بینند علیرضا روشن
-
بازم کپی....
شنبه 25 بهمنماه سال 1393 00:58
به نام خدا + یه کپی پیست ساده: گاهی در توجیه کارهامون میگیم: اکثر مردم همین کار را میکنند... ولی اگر به کلمه ی "اکثرالناس" در قرآن نگاه بکنیم میبینیم: ✖ لایعلمون (نمیدانند) ✖ لایشکرون (شکرگذاری نمیکنند) ✖ لایومنون (ایمان نمی آورند) و اگر کلمه ی "أکثرهم" را بنگریم: ✖ فاسقون (فاسق هستند) ✖یجهلون (جهل...
-
تو باور مکن...
جمعه 24 بهمنماه سال 1393 18:56
به نام خدا سلامای دوست اینجا حال ما خوب است ملالی نیست جز دوری چه باید گفت با دنیا که تقدیر مرا، نا دیدنت فرمود در اینجا آسمان،گاهی دلش میگیرد اما، بارش ابرش، دگر مثل قدیما نیست و مردم وقت کم دارند و عادت کرده اند، آری فقط عادت به لبخندی سلام ات میدهند، اما نمیپرسد کسی حال تو را، با عشق و معنای نگاه خیس را رمز...
-
پلاس ۴
جمعه 24 بهمنماه سال 1393 12:04
به نام خدا + گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد + چند مدت پیش این اتفاق واسم افتاد شیشه و سنگ کنار هم بودیم بعضی وقتا باید خودتو به در و دیوار بزنی تا شرایط کاری جور بشه بعضی وقتا هم مثل اون روز خیلی راحت همه چیز مهیا میشه نمیدونم شاید خدا میخواست خودم منصرف بشم ولی انگار من کله خراب تر از...
-
پلاس ۳
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1393 21:18
به نام خدا + تا حالا با گرگ درونم چیکار کردم؟ گفت دانایی که گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر لاجرم جاریست پیکاری بزرگ روز و شب ما بین این انسان و گرگ زور بازو چاره این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور و پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش ای بسا زور آفرین مرد دلیر مانده در چنگال گرگ خود اسیر هرکه...
-
پلاس ۲
یکشنبه 19 بهمنماه سال 1393 15:07
به نام خدا +داشتم برمیگشتم خونه با یه ذهن مشغول بی اختیار یاد این شعر افتادم زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد +توی مسیر هم عادت کردم آسمون رو ببینم که اون ابرها رو دیدم و یاد شوق پرواز افتادم و این شعر آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و...
-
پلاس ۱
جمعه 17 بهمنماه سال 1393 16:41
به نام خدا +خداوند همه چیز می شود همه کس را... به شرط اعتقاد/به شرط پاکی +رنج ِ دیرینه ی انسان به مداوا نرسید علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست ه.الف سایه
-
قاف امّا قلّهای است که هر کسی به آن نمیرسد ...
چهارشنبه 15 بهمنماه سال 1393 00:34
به نام خدا عین و شیناش را همهکس میتواند . قاف امّا قلّهای است که هر کسی به آن نمیرسد ... + همیشه واسم سوال بوده اینایی که دم از عشق به خدا میزنند یعنی چه جوری هستن، چه جوری رفتار می کنند، چه جوری زندگی می کنند؟! اصلا خدایا چه جوریه که من این عشق و دوست داشتن رو نمی تونم حس کنم خدایا گره کار من کجاست؟؟
-
دور از تــو حتــی گریـــه کردن کاری آسان نیست!
یکشنبه 12 بهمنماه سال 1393 00:01
به نام خدا رودی که می خشکد در او سودای طغیان نیست دور از تــو حتــی گریـــه کردن کاری آسان نیست! دارم بــــه دوری از تــــو عــادت می کنم کم کم هر کس به دردی خو کند در فکر درمان نیست! اصغر عظیمی مهر + یه جورایی انگار بی حس کننده بهمون زدن که نشستیم وکاری نمی کنیم واسه این اوضاع واقعا دوری از تو یه درد هست که همه بهش...
-
خلاصم کن...
دوشنبه 6 بهمنماه سال 1393 23:13
به نام خدا چه راهایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست خلاصم که از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست تو خوب سوختنو می شناسی سکوتو از اونم بهتر من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر می خوام مثل همون روزا که بارون بود و ابریشم دوباره تو حریر تو مث چشمات ابری شم افشین یداللهی
-
شب بخیر خدا...
شنبه 4 بهمنماه سال 1393 23:47
به نام خدا قربونت برم خدا که همیشه آنلاین هستی تازه last seen هم برنداشتی تا من همیشه حضورتو ببینم کاش بلد بودم و میتونستم باهات رفاقت کنم شب بخیر خدا... مهدی جان شب شما هم بخیر...
-
فقط حرف کافی نیست...
جمعه 3 بهمنماه سال 1393 11:11
به نام خدا نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید هراسان باشد مگر اعجاز جز این است که باران بهشت زادگاهش برهوت عربستان باشد چه نیازی ست به اعجاز ، نگاهت کافی ست تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها راز خندیدن یک...
-
برای رسیدن بهانه بسیار است...
پنجشنبه 25 دیماه سال 1393 23:25
به نام خدا سر تا پای خودم را که خلاصه می کنم می شوم قد یک کف دست خاک...که ممکن بود یک تکه آجر باشد توی دیوار خانه یا یک قلوه سنگ روی شانه یک کوه یا مشتی سنگ ریزه ته ته اقیانوس و یا حتی خاک یک گلدان باشد.یک کف دست خاک ممکن است هیچ وقت هیچ اسمی نداشته باشد و تا همیشه خاک باقی بماند بله فقط خاک اما حالا یک کف دست خاک...
-
نشستم هواتو نفس میکشم...
پنجشنبه 25 دیماه سال 1393 22:46
به نام خدا مرا آنجا دیدی که گفته بودی نبینمت!و مرا ندیدی آنجا که گفته بودی ببینمت! لطفا مرا برای تمام بودن و نبودن ها مواخذه نکن...! خدا اولین نه را برای اولین بار به خاطر ما شنید...شیطان گفت:انا خیر منه-خلقتنی من نار-و خلقته من طین . حرف خوبی که عمل نشود شنوایی را ضعیف میکند!! ظاهر غلط اندازه دل رو نگاه کنیم چقدر...
-
به تو فکر کردم که بارون بباره
جمعه 19 دیماه سال 1393 22:54
به نام خدا از آسمانم ماتم ببارد هراس بی تو ماندنم ادامه دارد نمینویسم ترانه بی تو چگونه پر کشد خیال واژه بی تو به لب رسیده جان کجایی که برده طاقتم جدایی باران تویی به خاک من بزن بازآ ببین که بی مه تو من هوای پر زدن ندارم +چقدر بود که صدای بارون رو نشنیده بودم خدایا شکرت کاش همیشه ادامه پیدا کنه
-
دوست داشتنت تمومی نداره!
جمعه 19 دیماه سال 1393 17:07
به نام خدا دوست داشتنت از چه جنسی هست که تمومی نداره؟؟!! میدونی یه نشونه از دوست داشتنت همینه که وقتی اسمت میاد دلم می لرزه و یه تلنگر میخوره ببخش که هنوز دوست خوبی برات نشدم... +آدمهای امن کسانی هستند که همه چیز میتوانی بهشان بگویی... بدون اینکه قـِضاوت یا تحقیرت کنند میتوانی کنارشان اِحساس بودن کنی... کسانی که فقط...
-
رو کرده ام به سمت شما دوباره....
جمعه 12 دیماه سال 1393 15:28
به نام خدا پرکن دوباره کَیل مرا ایها العزیز دست من و نگاه شما ایها العزیز رو از من شکسته نگردان که سالهاست رو کرده ام به سمت شما ایها العزیز یا ایها العزیز مسّنا و اهلنا الضّرّ و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدّق علینا*
-
اگر مومن بودیم...
دوشنبه 20 مردادماه سال 1393 22:33
به نام خداوند همه مهر ورز آیه ی جزء دوازدهم راست می گفت: اگرمُّؤْمِنِ بودیم.. همه چیز درست می شد! . . . . آیه نوشت: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ وَمَآ أَنَاْ عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (هود 86) + خوبه که این تناقضات و آشفتگی هامو فقط خودت می بینی و میفهمی بعضی وقتا دیگه کلافه میشم ولی بازم خوبه...
-
لیلا چقدر دلم برات تنگ شده
جمعه 17 مردادماه سال 1393 17:12
به نام خداوند همه مهر ورز این نامه رو لیلا فقط بخونه فقط میخوام که حالمو بدونه کلاغا اطراف منو گرفتن از دور مزرعه هنوز نرفتن لیلا دارن نقل و نبات میپاشن تا عشق و خون دوباره همصدا شن لیلا چقدر دلم برات تنگ شده نیستی ببینی که سرت جنگ شده لیلای من، دریای من کجایی... + توی این مدت حضور این کلاغها رو بیشتر حس کردم کلاغهایی...
-
به ما بیاموز
سهشنبه 14 مردادماه سال 1393 11:34
به نام خداوند مردمانی را دیدم که تسبیح به دست گرفته و دانه دانه ذکر تو را می شمردند به عادت ! آن گونه با شتاب و متصل نام تو را می خواندند که گویی در معامله ای از تو چیزی ستانده اند و اکنون بهای آن را می پردازند . و اندیشیدم که آیا در هر بار خواندن نامت،بزرگی و لطفت را نیز در ذهن تداعی می کنند؟ مردمانی را دیدم که کاغذی...
-
عیدتون مبارک!
دوشنبه 6 مردادماه سال 1393 22:55
به نام خداوند همه مهر ورز یک ماه تموم شد! به همون سرعتی که بقیه روزها و ماهها گذشتند خدا کنه این چند روز روزه بی اثر نبوده باشه بهترین عیدی ها نصیبتون بشه دلتون شاد و لبتون خندون
-
تو خورشید را دریاب
شنبه 4 مردادماه سال 1393 14:45
به نام خداوند همه مهر ورز زمین هیچ گاه از حجت الهى خالى نیست، که براى خدا با برهان روشن قیام کند، یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان ، تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هایش از میان نرود . تعدادشان چقدر؟ و در کجا هستند؟ به خدا سوگند ! که تعدادشان اندک ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ، که خدا به وسیله آنان حجت ها و نشان...
-
و خواب آخر پاییز میبیند سپاه فیل
چهارشنبه 1 مردادماه سال 1393 00:32
به نام خداوند همه مهر ورز خودش را وارث ارض مقدس خوانده این قابیل جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل نگین دست شیاطین و سلیمان اشک میریزد و با فرعون میخندند فرزندان اسرائیل برای کودکان، این قومِ برتر هدیهها دارند : هزاران خوشه آتش سامری آورده با زنبیل لب خاخامها تورات را وارونه میخامد !! و ژان پل میزند، رد...