در هوای تو
در هوای تو

در هوای تو

پلاس ۲

به نام خدا


+داشتم برمیگشتم خونه با یه ذهن مشغول بی اختیار یاد این شعر افتادم


زدست دیده و دل هر دو فریاد 


که هر چه دیده بیند دل کند یاد


بسازم خنجری نیشش ز فولاد 


زنم بر دیده تا دل گردد آزاد


+توی مسیر هم عادت کردم آسمون رو ببینم که  اون ابرها رو دیدم و یاد شوق پرواز افتادم و این شعر


آن کس که ترا شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند


دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه­ ی تو هر دو جهان را چه کند


مولانا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد