در هوای تو
در هوای تو

در هوای تو

دلم را صدا کن


به نام خداوند همه مهر ورز



شبیه کودک زاری شده ام در بازار

تو دست گمشده ها را مگر نمیگیری؟؟؟

قبول دارم که اینقدر سرگرم ویترین های این دنیا شدم که توی این شلوغی دستم از دستت جدا شد و گم شدم

ولی میدونم هرچقدر هم بچه بازیگوش باشه و شیطون ولی پدرش اون رو دوست داره

دلم به محبتت خوش هست و میدونم یه روزی دستمو میگیری و از این شلوغی نجاتم میدی

خسته و گیج هستم و پر از ...

 اینقدر از مهربونیات شنیدم که نمیتونم بهت امید نداشته باشم

یادته یه بار گفتم از زبان یکی دیگه ولی حرف منم بود "هرکه از راه رسیده تکه ای از دلم را برداشته! تو ابراهیمم باش و دلم را صدا کن"

دلم را صدا کن

دلم را صدا کن

دلم را صدا کن


قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏اید از رحمت‏خدانومید مشوید

 در حقیقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد که او خود آمرزندهمهربان است(53 زمر)

 

+روزی حضرت موسی به خدا گفت:خدایا این فرعون رو نگاه کن دست ازبندگی تو برداشته

 اما باز تو چرا هواشو داری؟؟؟؟؟

خدا بهش گفت:درسته اون از بندگیش دست برداشته

 اما من که ازخدایی خودم دست برنداشتم

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
رها یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 ب.ظ http://idea90.blogsky.com

کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه‌ها یادی کنیم

کاش بخشی از زمان خویش را
وقف قسمت کردن شادی کنیم

کاش وقتی آسمان بارانی است
از زلال چشم‌هایش تر شویم

کاش دلتنگ شقایق‌ها شویم
به نگاه سُرخشان عادت کنیم

کاش شب وقتی که تنها می‌شویم
با خدای یاس‌ها خلوت کنیم

کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم

فاصله‌های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم

کاش مثل آب، مثل چشمه‌ سار
گونه نیلوفری را تر کنیم

ما همه روزی از اینجا می‌رویم
کاش این پرواز را باور کنیم

کاش با حرفی که چندان سبز نیست
قلب‌های نقره‌ای را نشکنیم

کاش هر شب با دو جرعه نور ماه
چشم‌های خفته را رنگی زنیم

کاش بین ساکنان شهر عشق
ردپای خویش را پیدا کنیم

کاش رسم دوستی را ساده‌تر
مهربان‌تر، آسمانی‌تر کنیم

کاش اشکی قلبمان را بشکند
با نگاه خسته‌ای ویران شویم

کاش وقتی آرزویی می‌کنیم
از دل شفافمان هم رد شود

مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف‌های قلبمان را بشنود

سلام زهرا جون
زیبا بود مثل همیشه !

سلام رها جان
ممنون بابت این شعر قشنگ

مریم دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

چرا تو ای شکسته دل ! خدا خدا نمی کنی ؟

خدای چاره ساز را چرا صدا نمی کنی ؟

به هر لب دعای تو ، فرشته بوسه می زند

برای درد بی امان ، چرا دعا نمی کنی ؟

ز پرنیان بسترت ، شبی جدا نبوده یی

پرند خواب را زخود ، چرا جدا نمی کنی ؟

به قطره قطره اشک تو ، خدا نظاره میکند

به وقت گریه ها چرا خدا خدا نمی کنی ؟

سحر زباغ ناله ها ، گل مراد می دمد

به نیمه شب چرا لبی به ناله وا نمی کنی ؟

ز اشک نقره فام خود ، به کیمیای نمیشب

مس سیاه قلب را چرا طلا نمی کنی ؟

این شعر رو میدونی من چن سالگی حفظش کردم؟؟؟
همهش هفت سالم بود زهرا
اینو گفتم بدونی این شعر با زندگیِ من عجین شده

خوش به حالت مریمی

برگهای سپید دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:22 ب.ظ http://barghaye-sepid.blogfa.com

ارباب صدای قدمت می آید
هنگامه ی اوج ماتمت می آید
ما در تب و تاب غم تو می سوزیم
چند شب دیگر محرمت می آید...

برگهای سپید دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ب.ظ http://barghaye-sepid.blogfa.com

سلام دوست عزیز خدا قوت وبلاگ ونوشته های زیبایی داری اگر اجازه بدی مطالبتون رو تو وبلاگمون استفاده کنم وهمچنین شمارو لینک کنم
ممنون
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
ممنون از نگاه و لطف شما
خوشحال میشم

سهبا دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ب.ظ

سلام آجی زهرای عزیزم . خوبی خانوم ؟

سلام آبجی جونم
راستشو بخوای نه خوب نیستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد