درباره
سلام!
حال همه ی ما خوب است
ملالی نیست جز دوری شما و این انتظار کهنه
که مردم دیگر به آن عادت کرده اند!
با اینهمه مجالی اگر دست داد
در وصف انتظار دروغینمان شعری می سراییم
و با افتخار به شما تقدیم می کنیم !
خودتان بهتر میدانید اما بگذارید بنویسم :
حوالی دل های ما همیشه ی خدا، خشک و کویری است
اما هیچ کس همت نمیکند
که نماز بارانی بخواند .
...
لااقل شما گاهی ، هرازگاهی
باران شوید و بر ما ببارید .
راستی خبرتان بدهم
خواب دیده ام که تنها مانده اید
بی یار ، بی یاور ، بی سرباز ، بی لشکر ...
صادقانه بگویم !
ما دروغگوهای خوبی هستیم
چیزی نمانده است ، دروغ هایمان برملا خواهد شد
شما می آیید ...
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک غنچه ی نرگس شکوفا می شود
باغچه ، بوی شما را می دهد
بسکه از آسمان و باد نامتان را شنیده است ...
نه مولا جان !
نامه ام باید کوتاه باشد
هرچند پر از کنایه و تعریض
ادامه...
می شود زلال ماند؟
به نام خداوند همه مهر ورز
ساده بودن خوب است
ساده لوح بودن بد
من همیشه گیر میکنم بین این دو تشخیصش مشکل است .ما فطرتا ساده هستیم
اما ساده لوح نه !اما عده ای -که شاید از فطرتشان دور شده اند- افراد ساده و زلال را میبرند به سمت ساده لوحی .
با کلک .
با زرنگ بازی .
با دروغ .
آن وقت میتوانند آن ها را احمق بخوانند و به ریش شان بخندند .
و ما باید برای ساده لوح نبودن ، برای "احمق" خوانده نشدن
قید سادگی را بزنیم
بشویم مثل دیگران :زرنگ
آب زیرکاه
اهل تزویر و ریا
مقصر کیست ؟
چرا نمیشود "ساده" ماند و "احمق" فرض نشد ؟
+ باید یاد بگیرم مغرور باشم
یاد بگیرم صداقت همیشه خوب نیست
ساده بودن و همه رو خوب دونستن همیشه خوب نیست
باید یاد بگیرم بعضی مواقع به بعضی درخواست ها نه بگم
باید یه جاهایی بد بود
باید یه جاهایی نقش یه آدم بد رو بازی کرد
یه جاهایی صدای قلبت رو نباید گوش کرد نباید بخشید نباید مهربون بود
خیلی چیزا رو باید یاد بگیرم و انجام بدم
خدایا کمک کن تا تغییر کنم....
سلام
چرا ساده لوح؟ لوح ، صفحه ایست برای نوشتن ...ساده لوح دلش دفتر یادگاریست وهرکس از راه بیاید می تواند برایش سرمشق بگیرد ساده لوح مدام مرجع دلش را عوض می کند اما ساده بودن یعنی بدون هرگونه پیرایه و آرایش بدون هر گونه اضافه ...ساده بودن یعنی کپی برابر اصل...گفتم اصل...ساده بودن یعنی اصیل انسانیت
اما مهربان
ساده بودن منافی پیرایه های مثبت نیست...در مسیر کمال می بایست مسلح بود تا در دام حماقت نیفتیم .هرچه گشتم واژه بهتری برای سیاست نیافتم ساده بودن لذت بخش ترین حس جهان است و می بایست سیاست آموخت این سیاست ماکیاولی نیست بلکه به معنای اصول زندگی اجتماعیست برای پویایی در این اجتماع باید لقمه را به عدل از دهان شیر بیرون کشید اما از رایحه بیدمشک مست شد
همین
سلام عمو امپراطور عزیز
من الان لال شدم
ممنون و هزاران بار ممنون
ولی باید این حرفها رو ملکه ذهن کنم و به عمل برسونم
که خیلی واسه من سخته
درسته مومن باید زیرک باشه سیاست داشته باشه ولی من که خیلی مونده تا مومن بشم...
بیرون کشیدن لقمه از دهان شیر اون هم با عدل کار قشنگ و سختیه
یکی از نشانه های ایمان فروتنی است مث شما که مومن بودن را پس میزنید
البته درجه ایمان متفاوت است اما این همه وبلاگ پوچ...اینهمه چرندیات کم پیدا می شود کسی تمام وبلاگش را کنار بگذارد برای عشق به آقای خوبی ها.عج. وهمین که ثابت قدم هستی یعنی ایمان
خوبست که مدام تلنگر بزنی که راه مانده است تا خلوص و یقین
فروتنی کجا بود عمو
واقعا نمیدونم چی بگم
سلام
خیلی خوب تبیین کردی
و خوب نوشتی قوت به قلمت اومده
سلام
نمیخوام ناامیدتون کنما ولی اون قسمت که خیلی خوب تبیین شده کار من نیستا
عیب نداره ناامیدنمیشم
من چرا بلد نبودم؟
خیلیم خوب
مگه چیزی هم هست که شما بلد نباشید
ممنونم
