به نام خداوند همه مهر ورز
مثل گنجشکها دوست دارمت...
مثل گنجشک هایی
که میدانند پای کدام پنجره ای ،
نزدیک کدام درخت...
مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی
میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب!
من گنجشکم!
مثل گنجشک ها دوست دارمت....
دانه بریزی
یا نریزی
به نام خداوند همه مهر ورز
نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(علیه السلام) در حقیقت امتداد غدیر بلکه غدیری دیگر است.
به نام خداوند همه مهر ورز
دلم یه بغض میخواد
یه آسمون گریه
یه سکوت طولانی
دل بریدن از مردم خاکی
و رسیدن به تو...
دلم تنگ شده واسه شبهایی که توی رواق های حرمت بودیم.شب های اربعین
در بخشنده بودن شما هیچ شکی نیست. وقتی که خوب و بد رو کنار هم جمع میکنید. فقط کاش از این بخشنده بودنتون سو استفاده نکنم.
به چشم خودم دیدم من گناهکار کنار خوبا بودم و کسی نفهمید من بدم.
فاضل نظری
به نام خداوند همه مهر ورز
همیشه شنیدم بودم خدا کنه اگه توی زندگیت قرار بود سر یه دوراهی بمونی اون دوراهی بین الحرمین باشه تا ندونی حرم امام حسین علیه السلام بری یا حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
هیچ وقت فکرشو نمیکردم یه روزی سر این دوراهی بمونم
ولی روز اول در کربلا اینجوری شد
دوست داشتم اول برم حرم امام حسین علیه السلام ولی نمیدونم چی شد که رفتیم حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
به جرئت میگم این دوتا حرم نسبت به جاهای دیگه ابهت خاصی دارند.
انتظار و منتظر بودن در کربلا خیلی خاص حس میشد.
میدونم این حرف تکراریه ولی این احساس رو هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم...
+ با خودم میگم اگه خدا ستارالعیوب نبود اون وقت باز میتونستم اینجا اینجوری مطلب بذارم؟!
مخصوصا وقتی دوستان میان و اینجوری نظر میذارن. و من بیشتر شرمنده میشم
و کاش این شرمندگی باعث بشه قدم در راه درست بذارم نه اینکه...
یه سرود دیگه از علی فانی که مثل سرود اولشون بدجور به دل می شینه
عاشق این قسمتاش هستم
نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
دوست داشتید از سایت بچه های قلم دانلودش کنید.
به نام خداوند همه مهر ورز
عمه ازم خواست خاطرات سفر رو بنویسم ولی عمه جون این سفر نه شنیدنی هست و نه خوندنی
این سفر رو باید از نزدیک دید
توی این سفر چیزایی می بینیم که حتی اگر از زبان نزدیکترین دوست هم بشنویم باور نمیکنیم
اولین مقصد ما نجف بود. یک هفته مانده به اربعین حسینی وارد نجف شدیم
اونجا امام علی علیه السلام خیلی مراقبم بود چون چیزهایی دیدم و برام اتفاق افتاد که کاملا این موضوع رو درک کردم
مثل یه پدر مهربون