مثل گنجشکها دوست دارمت...


به نام خداوند همه مهر ورز

 

مثل گنجشکها دوست دارمت...

مثل گنجشک هایی

که میدانند پای کدام پنجره ای ،

نزدیک کدام درخت...

مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی

میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب!

من گنجشکم!

مثل گنجشک ها دوست دارمت....

دانه بریزی

یا نریزی



 

غدیری دیگر


به نام خداوند همه مهر ورز


بسیار حکومت به جهان آمد و لیکن
عادل چو یکی حیدر کرار نیامد
رفتند چو منصور بسی بر سر هر دار
لیکن چو یکی میثم تمار نیامد
بس مدعیان دم (زدند) از عدل و عدالت
جز (ظالم و خونخوار و ستمکار) نیامد
لذت بود این عشق مرا و غم هجران
آسان بودم مشکل و دشوار نیامد
یوسف همه شب ناله کند از غم آن یار
گوید بسرم سایه دلدار نیامد

محمد رستگار مقدم



نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(علیه السلام) در حقیقت امتداد غدیر بلکه غدیری دیگر است.



تنها گناه ما طمع بخشش تو بود


به نام خداوند همه مهر ورز

 


دلم یه بغض میخواد

یه آسمون گریه

یه سکوت طولانی

دل بریدن از مردم خاکی

و رسیدن به تو...

 

دلم تنگ شده واسه شبهایی که توی رواق های حرمت بودیم.شب های اربعین

در بخشنده بودن شما هیچ شکی نیست. وقتی که خوب و بد رو کنار هم جمع میکنید. فقط کاش از این بخشنده بودنتون سو استفاده نکنم

به چشم خودم دیدم من گناهکار کنار خوبا بودم و کسی نفهمید من بدم.


ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است

بامت بلند باد که دلتنگیت مرا 
از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است

خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است

فاضل نظری

 

 

 

دوراهی دوست داشتنی...


به نام خداوند همه مهر ورز



همیشه شنیدم بودم خدا کنه اگه توی زندگیت قرار بود سر یه دوراهی بمونی اون دوراهی بین الحرمین باشه تا ندونی حرم امام حسین علیه السلام بری یا حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام

هیچ وقت فکرشو نمیکردم یه روزی سر این دوراهی بمونم

ولی روز اول در کربلا اینجوری شد

دوست داشتم اول برم حرم امام حسین علیه السلام ولی نمیدونم چی شد که رفتیم حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام

به جرئت میگم این دوتا حرم نسبت به جاهای دیگه ابهت خاصی دارند.

انتظار و منتظر بودن در کربلا خیلی خاص حس میشد.

میدونم این حرف تکراریه ولی این احساس رو هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم...


+ با خودم میگم اگه خدا ستارالعیوب نبود اون وقت باز میتونستم اینجا اینجوری مطلب بذارم؟!

مخصوصا وقتی دوستان میان و اینجوری نظر میذارن. و من بیشتر شرمنده میشم

و کاش این شرمندگی باعث بشه قدم در راه درست بذارم نه اینکه...




نداری غلامی به تنهایی من


به نام خداوند همه مهر ورز

یه سرود دیگه از علی فانی که مثل سرود اولشون بدجور به دل می شینه

عاشق این قسمتاش هستم

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

دوست داشتید از سایت بچه های قلم دانلودش کنید.

 

سفر عشق


به نام خداوند همه مهر ورز


عمه ازم خواست خاطرات سفر رو بنویسم ولی عمه جون این سفر نه شنیدنی هست و نه خوندنی

این سفر رو باید از نزدیک دید


توی این سفر چیزایی می بینیم که حتی اگر از زبان نزدیکترین دوست هم بشنویم باور نمیکنیم

اولین مقصد ما نجف بود. یک هفته مانده به اربعین حسینی وارد نجف شدیم

اونجا امام علی علیه السلام خیلی مراقبم بود چون چیزهایی دیدم و برام اتفاق افتاد که کاملا این موضوع رو درک کردم

مثل یه پدر مهربون






دومین مقصد این سفر شهر کوفه بود و مسجد کوفه
عجیب بود که با نزدیک شدن به این مسجد تصاویر مختارنامه جلوی چشمام بود و حرفای مختار توی ذهنم
شاید هرکسی دیگه بود بیشتر به یاد حضرت علی علیه السلام بود و ضربت خوردن ایشون ولی من بیشتر مختار یادم میومد




روزهایی که ما اونجا بودیم خیلی شلوغ بود واسه همین نشد وارد خونه حضرت علی و فاطمه علیهما السلام بشیم.
که خیلی حیف شد...
دو روز و دو شب در نجف بودیم قبرستان وادی السلام و مسجد سهله از جاهای دگه بود که رفتیم.
با اون شلوغی زیارت کردن اماکن مقدسه خیلی سخت بود ولی خدا رو شکر که توفیق شد بعضی جاها بریم.
سه شنبه شب به یاد حرفای عمه طهورا افتادم و زیارت جامعه کبیره خوندم.
چهارشنبه صبح آماده حرکت به سمت کربلا...
و این سه روز پیاده روی خیلی دلنشین بود
دیدن اینهمه عشق و صفا
فقط دعا میکردم اینهمه عشق و صفا از روی معرفت باشه تا شرمنده امام زمان علیه السلام نشیم.

با اینکه این پست خیلی طولانی میشه ولی دوست دارم همشو یه جا بنویسم
روز اول یه کم برام عجیب بود ولی بعدا دیدم نه همه اینا واقعی هست
اینمه عشق و سخاوت مردم عراق عرب نسبت به امام حسین علیه السلام و زائرین حضرت واقعی بود
توی مسیر یاد همه دوستان بودم
بخصوص عمو امپراطور بزرگوار
از کوچیک بزرگ گرفته، بچه و نوجوان و پیرمرد  همه واقعی بود
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم




صفای وجود این پدربزرگ عجیب به دلم نشست



به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت احلی من العسل دارد


موکب ایرانی استان بوشهر



هم ابد هم ازلی تو، بی بدل بی مثلی تو
نه فقط عالم شیعه، عشق بین المللی تو





عشق به خدمت به زائرین در وجود همه مردم عراق عرب مثال نزدنی بود








یکی از این سربندها هم نصیب من شد



و اما رسیدن به شهر کربلا از ورودی شارع عباس
دیدن اولین گنبد، گنبد حرم عباس بن علی علیه السلام
حیف که دیگه اثری از میدان مشک نبود...



روبروی حرم امام حسین علیه السلام
چون داشتند رواق درست میکردند جلوی گنبد رو گرفته بودند و فقط این پرچم بود


تل زینبیه صبح روز اربعین



این هم چندتا تصویر از بین الحرمین و حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام









فضای درونی حرمین خیلی خاص هست
همش احساس میکردم کسی اینجا منتظر هست
منتظر برپا شدن حق
یا رب الحسین علیه السلام
بحق الحسین علیه السلام
اشف صدر الحسین علیه السلام
بظهور الحجه علیه السلام
+ تصاویر بعضیاش کار خودم ولی بعضیاش رو هم از صفحه فیس بوک اربعین 2013 گرفتم.
ان شاءالله این سفر به زودی زود قسمت همه دوستداران بشه.