به نام خداوند همه مهر ورز
عمه ازم خواست خاطرات سفر رو بنویسم ولی عمه جون این سفر نه شنیدنی هست و نه خوندنی
این سفر رو باید از نزدیک دید
توی این سفر چیزایی می بینیم که حتی اگر از زبان نزدیکترین دوست هم بشنویم باور نمیکنیم
اولین مقصد ما نجف بود. یک هفته مانده به اربعین حسینی وارد نجف شدیم
اونجا امام علی علیه السلام خیلی مراقبم بود چون چیزهایی دیدم و برام اتفاق افتاد که کاملا این موضوع رو درک کردم
مثل یه پدر مهربون


دومین مقصد این سفر شهر کوفه بود و مسجد کوفه
عجیب بود که با نزدیک شدن به این مسجد تصاویر مختارنامه جلوی چشمام بود و حرفای مختار توی ذهنم
شاید هرکسی دیگه بود بیشتر به یاد حضرت علی علیه السلام بود و ضربت خوردن ایشون ولی من بیشتر مختار یادم میومد
روزهایی که ما اونجا بودیم خیلی شلوغ بود واسه همین نشد وارد خونه حضرت علی و فاطمه علیهما السلام بشیم.
که خیلی حیف شد...
دو روز و دو شب در نجف بودیم قبرستان وادی السلام و مسجد سهله از جاهای دگه بود که رفتیم.
با اون شلوغی زیارت کردن اماکن مقدسه خیلی سخت بود ولی خدا رو شکر که توفیق شد بعضی جاها بریم.
سه شنبه شب به یاد حرفای عمه طهورا افتادم و زیارت جامعه کبیره خوندم.
چهارشنبه صبح آماده حرکت به سمت کربلا...
و این سه روز پیاده روی خیلی دلنشین بود
دیدن اینهمه عشق و صفا
فقط دعا میکردم اینهمه عشق و صفا از روی معرفت باشه تا شرمنده امام زمان علیه السلام نشیم.با اینکه این پست خیلی طولانی میشه ولی دوست دارم همشو یه جا بنویسم
روز اول یه کم برام عجیب بود ولی بعدا دیدم نه همه اینا واقعی هست
اینمه عشق و سخاوت مردم عراق عرب نسبت به امام حسین علیه السلام و زائرین حضرت واقعی بود
توی مسیر یاد همه دوستان بودم
بخصوص
عمو امپراطور بزرگوار
از کوچیک بزرگ گرفته، بچه و نوجوان و پیرمرد همه واقعی بود
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

صفای وجود این پدربزرگ عجیب به دلم نشست

به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت احلی من العسل دارد
موکب ایرانی استان بوشهر

هم ابد هم ازلی تو، بی بدل بی مثلی تو
نه فقط عالم شیعه، عشق بین المللی تو عشق به خدمت به زائرین در وجود همه مردم عراق عرب مثال نزدنی بود



یکی از این سربندها هم نصیب من شد

و اما رسیدن به شهر کربلا از ورودی شارع عباس
دیدن اولین گنبد، گنبد حرم عباس بن علی علیه السلام
حیف که دیگه اثری از میدان مشک نبود...

روبروی حرم امام حسین علیه السلام
چون داشتند رواق درست میکردند جلوی گنبد رو گرفته بودند و فقط این پرچم بود

تل زینبیه صبح روز اربعین

این هم چندتا تصویر از بین الحرمین و حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام



فضای درونی حرمین خیلی خاص هست
همش احساس میکردم کسی اینجا منتظر هست
منتظر برپا شدن حق
یا رب الحسین علیه السلام
بحق الحسین علیه السلام
اشف صدر الحسین علیه السلام
بظهور الحجه علیه السلام+ تصاویر بعضیاش کار خودم ولی بعضیاش رو هم از صفحه فیس بوک اربعین 2013 گرفتم.
ان شاءالله این سفر به زودی زود قسمت همه دوستداران بشه.
سلام آبجی گلم، زیارتت قبول باشه.
بد جور به حالتون(شما و همراهان محترم و عزیزتون) غبطه می خورم...
بار اول که خاله خبر دادمیخوای بری، تو فرودگاه چنان گریه کردم که دوستام ترسیدن، روز آخر نمایشگاه که تو فکرت بودم باز خیلی حالم گرفته شد...
در کل خیلی خیلی هواییم کردی
سلام آبجی عزیزم
الهیییییییییییی بمیرم
تو که همیشه دلت اونجاست من بیشتر به حال تو غبطه میخورم عزیزم
ان شاءالله به زودی قسمت خودت میشه
قدم به قدم تا حرم...
سلام کربلایی زهرا جانم .زیارت قبول
خوشا به حالتون ...
رسیدن بخیر .
راستی از خیمه گاه ننوشتید چرا؟
سلام عمه جون
قبول حق
نمیدونم چرا اینجا یادم رفت از خیمه گاه بنویسم
سلام کربلایی
شیدایی سفر دل نه قلم می خواهد و نه دروبین تنها باید دلت را بگذاریی تا باد بهار نارنج ها را شاعر کند
این سفر نو شدن نیست تولدی دوباره است
تولدت مبارک
سلام عمو امپراطور
همراه همیشگی من در سفر بودین
سه روز پیاده روی حرفای شما توی ذهنم بود و مطمئنم این دل بود که منو می برد نه پا
سلاااااااااااااااااااااااااام



زیارتت قبول دختر خاله خیلی خوشبحالت اخه چرا منو نطلبید که بیااااااااااااااااام
انشاالله سفر هر سال ات باشه عزیزیم
سلام عزیزم
ان شاءالله سال دیگه قسمتت میشه
سلام زهرا جون
منو یاد سفر کربلام انداختی + تصاویری که از اربعین تو تلویزیون دیدم . ان شالله سال دیگه با هم بریم . خیلی زیبا نوشتی !
سلام ساراجون
ان شاءالله
من که از خدامه دوباره برم و چه خوب میشه اگه همسفرم تو باشی
سلام کربلایی
سلام بازگشته از سفر عشق
سفر نور و بهشت
سلام درخشان
رسیدنت بخیر
چقدر دلتنگت بودم خانمی
خوشا به حالت عزیز
سلام مریمی
ممنون عزیزم
ان شاءالله قسمت خودت باشه
سلام آبجی زهرای کربلایی ام. زیارت دلت قبول عزیز .
سلام آبجی سهبای عزیزم قبول حق
ممنون
دعا میکنم...در آخرین روز های ماه صفر ، حسین خریدار اشکهایتان ، پیامبر
مشکل گشای غمهایتان ، غریب مدینه شفاعت خواهتان ، خورشیدطوس ضامن
دعاهایتان و مهدی فاطمه سایبان دلتان باشد . التماس
دعا [گل][گل]
زیارتتون قبول
خوش به سعادتتون
سلام
قبول حق،ممنون
ان شاءالله قسمت خودتون باشه
اونجا این نظری که گذاشته بودین توی ذهنم بود
"راهپیمایان کربلا!
به هوش باشید!
اگر میانه ی راه، مردی دیدید بلند قامت ، دلربا، با چشمهایی مهربان و نگاهی بس بزرگ،
اگر دیدید تمام راه خون می گرید،
اگر شیرخواره می بیند، پای تاول زده میبیند، دخترکی دست در دست پدر میبیند و دیگر تاب رفتنش نمیماند...
اگر مردی را دیدید که دو برادر میبیند، جوان در پشت سر پدر می یند، یا زنان چادر به سر میبیند و فریاد گریه اش بلند میشود....
به رسم اعراب با معرفت، آب بر پایش نه، بوسه بر خاک پایش زنید که مطاف ملائک است!
اگر دیدید مردی این چنین ، تنها و بی همراه ، قدم بر می داشت...
شگفتتان نباشد...
عمری است که تنهایش گذاشته ایم... "
هوالرئوف
سلام دوست عزیزم
زیارتت قبول باشه. به یادت بودم. خدا را شکر که به سلامتی برگشتی.
امیدوارم نور و معنویتی را که در این سفر به دست آوردی را حفظ کنی و روز به روز بتونی بیشترش کنی.
راست می گی بعضی چیزها را نمیشه تعریف کرد فقط باید دید، حس کرد.
خوش به سعادت. الهی که قسمت ما هم بشه
سلام دوست خوبم
قبول حق
من هم امیدوارم
و ان شاءالله این سفر به زودی قسمتت بشه