سپاس از آن توست


 یا هـو


سپاس خدایی را سزاست که هر وقت بخواهم، می‌توانم صدایش کنم. و هرگاه در پی خلوتی با او باشم، بی هیچ واسطه‌ای می‌توانم داشته باشم و او همیشه برآورنده خواسته‌های من است.

سپاس خدایی را سزاست که غیر از او را نمی‌خوانم و اگر بخوانم هم، پاسخی نمی‌شنوم.

سپاس خدایی را سزاست که به غیر او دل نمی‌بندم، و اگر ببندم هم، دلم را می‌شکند و پشتم را خالی می‌کند.

سپاس خدایی را سزاست که به او تکیه می‌کنم و او گرامی‌ام می‌دارد و دست نوازش بر سرم می‌کشد. و به مردم تکیه نمی‌کنم، که اگر کنم، خوارم می‌کنند و تنهایم می‌گذارند.

سپاس خدایی را سزاست که از من بی‌نیاز است اما با من دوستی می‌کند و به من محبت می‌ورزد.

سپاس خدایی را سزاست که با من بردباری می‌کند، انگار که من هیچ گناهی نکرده‌ام، به گونه‌ای در من می‌نگرد انگار که هیچ خطایی از من سر نزده‌است، با من طوری رفتار می‌کند انگار که هیچ لغزشی نداشته‌ام.

 این خدا، این خدای من، به راستی ستایش برانگیز است، به حقیقت دوست داشتنی است و به واقع سجده کردنی.

راستی که محبوبی به خوبی او نیست و او معشوق‌ترین من است.

 خدایا! آنچنان که من دریافته‌ام، راه‌های به سوی تو هموار است و چشمه‌های جوشان امید، نزد تو سرشار.

دست امید و استمداد گشودن به منبع فضل تو مجاز است و درهای دعا و نیایش برای فریادکنندگان و طالبان تو باز......


بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی  

 


 

تنهایی تو بزرگتره


یا هـو

 

انگار تنهایی های تو خیلی بزرگترند.
خودت برایمان نامه می نویسی٬
خودت یادمان می دهی که چگونه آمدنت را آرزو کنیم !!!
 


و امّا بَعد فَحَیّ هَلا٬ فَاِنَّ النّاس یَنتَظِرونَکَ لا‌‌ رایَ لَهُم فی غَیرکَ فَالعَجَلَ ثُّم العَجَلَ العَجَلَ…
بیا که مردم چشم به راه تواند و به غیر تو نظری ندارند…بشتاب…بشتاب…بشتاب 


مگر ما کمتر از بنی اسرائیل هستیم که آنها برای آمدن حضرت موسی علیه السلام که منجی آنها بود، خالصانه دعا کردند و خداوند ۱۷۰ سال باقی مانده از غیبت حضرت موسی علیه السلام را به ایشان بخشید.



●●● اَلّلـهُـــــمَّـ ؏َـجّــــل لِـوَلیِّــڪَـــــ الـفَـــرَج ●●●


+ با شیــــرینی خیــــال تــــو
روزه ام را
افــطار می کنـــــم
خیــــــال بـــا تـــو بــــودن... 

 

دوست داشتن دو طرفه


یا هـو


خدایا دوستت دارم! فقط خداااا
بله میشه خدا رو دوست داشت. تازه این محبت یک محبت دوطرفه است. یک رابطه محبت واقعی بین بنده و مولا اما یک شرط داره.محبت داشتن به ادعای تنها نیست. خدا یک شرط گذاشته برای این محبت دو طرفه قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ (آل عمران 31)
ای پیامبر به بندگانم بگو اگر خدا را دوست دارید، از منِ پیامبر پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.





تحریم خدا


یا هـو 


خدا ما را
از دیدار امام زمان
محروم کرد!
ولی هیچ کس از این تحریم
به اندازه تحریم آمریکا
صدایش در نیامد و ناله نزد
!


اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا (إِمَامِنَا وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا 

  

نشانه ای از یک معجزه


یا هـو


دقت واژگان قرآن کریم گاه به حد اعجاز می رسد. 
مثلا 1400 سال پیش خداوند متعال در توصیف خورشید و ماه می فرماید: 

هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُوراً 

«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و «نور» روشنائی و تابشی است که از خـود شئ ساطع نمی شود بلکه بازتاب تابش ضیاء است. و اینکه آیه می گوید: خـورشـیـد «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابـش ماه از خـود آن نیست بلکه بازتاب تابش خورشید است.


+ باز هم یه کار جدید از بچه های فیس بوک،ممنون از جناب احسان پرسا بخاطر این مطلب

زنده باش


یا هـو


ســــلام بــر مــــاه 
رهــــا شدن ،

مــــاه زیبایی هــــا

ســــــلام بــرمــاه ِ
سحر های ملکوتی 

کـــه در آن
انـــگار آسمــــان به 
زمین نزدیکــــــــ می شـــود

و همهمــه 
اهل آسمـــان و فرشتـگان 
شنیـــده می شـود 

خوش آمـــدی
ای ماه خــــوب خــدا

خوش آمـــدی
ای مـــــاه رحمتــــــــ و
بخشــایش

+ چه فکر می کنی؟

که بادبان شکسته، زورق به گل نشسته ای ست زندگی ؟

در این خراب ریخته که رنگ عافیت ازو گریخته به بن رسیده راه بسته ای ست زندگی ؟

تو با کدام باد می روی؟

چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را که با هزار سال بارش شبانه روز هم

دل تو وا نمی شود

چه فکر می کنی ؟

جهان چو آبگینه شکسته ای ست که سرو راست هم در او شکسته می نمایدت 

به سان رود

که در نشیب دره سر به سنگ می زند

رونده باش

امید هیچ معجزی ز مرده نیست زنده باش