قانون نیوتون را رد میکنم


یا هـو


من قانون نیوتون را رد میکنم

دیگر زمین جاذبه ندارد

اکنون...

فقط....

چهره زیبا جاذبه دارد

پول جاذبه دارد

جایگاه و پست و مقام جاذبه دارد

نمیدانم چرا مردم شبیه اصحاب کهف شدند

ساعت به وقت مهدی 12 است ولی آن ها هنوز در خوابند

آهـــــــــــــــــــــــــــــای مردم

چقدر میخوابید

بس است دیگر

از خواب غــــــفلت برخیزید...


بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد شدیدا گرفته

+ عمری نمک خوردم و اکنون نمی دانم کی بوده و کجای روزگار که گول معامله ی دنیا را خوردم و کم کم دور شدم... دور... دور...

ادامه مطلب رو اینجا بخونید

محبت


یا هـو


در قیامت، چون نمازها را بیارند،در ترازو نهند
و روزه ها و صدقه ها را همچنین.
اما چون " محبت " را بیارند، محبت در ترازو نگنجد.
پس اصل، محبت است.اکنون چون در خود محبت می بینی
آن را بیفزای تا افزون شود.

فیه ما فیه

اللهم عجل لولیک الفرج


یا هـو


نمیدونم چرا نوشتن چرا واسه من سخته؟! پس مثل همیشه پناه میبرم به حرفایی از دل خودم ولی از زبان دیگران


آزمون سختی است!... 

«انتظار» را می گویم!... 
و تو خوب می دانی 
ما شاگردانی هستیم که دوستت داریم، 
ولی باید «خود»ت کمک مان کنی!... 
نگذار در آزمون «انتظار» مشروط شویم؛ 
ای معلم هستی!...

می بینی «انتظار» چقدر سخت است؟!...

ما «منتظر» تو هستیم و 
تو در «انتظار» رخصت خدا!... 
پس هر دومان «منتظریم»!... 
.
.
.
از خدا بخواه تا «رخصت» را به «فرصت» تبدیل کند؛ 
آقای عزیز!... 
ما منتظر زنگ خدا هستیم
!.


نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه

بماند بین ما این رازها بینی و بین الله!

من استغفار کردم از نگاه تو نمی دانم
اجابت می شود این توبه کردن های با اکراه!

حمید رضا برقعی

هیچکس کامل نیست


یا هـو


مردم می گویند، ” آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید.”
اما باید اینگونه باشد، ” خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. ”
هیچکس کامل نیست.

عدالت و لطف خدا


یا هـو


زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود علیه السلام فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.

سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .

هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...

در خانه داوود علیه السلام را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود علیه السلام آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود علیه السلام از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.

حضرت داوود علیه السلام به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است.

سختیهای زندگی


یا هـو


ازتمام لحظات زندگی تان لذت ببرید حتی از سختی های زندگی چون سختیها راشما که تولید نکردید، خدا فرستاده فقط یک چیزرا مواظب باشید و آن اینکه کار بد نکنید ،اگر کار بد نکردید دیگر بدبختی ای وجود ندارد بدبختی برای آدم بد وجود دارد وبرای آدم خوب بدبختی وجود ندارد بلکه سختی وجود دارد سختی را خداوند فرستاده بعدا هم بر طرف می کند اینقدر لذت به شما می دهد که همه سختی ها را فراموش بکنید


دکتر حسین الهی قمشه ای