یا هـو
کاش مهدی بود و دل بود و خدا
دور بودم از همه جرم و خطا
کاش در دنیای ایمانی خویش
من نبودم لحظه ای از او جدا
کاش با شیطان نبودم همقدم
می شدم با دلبر خود آشنا
کاش مهدی انتخابم مینمود
بهر خود می کرد من را هم سوا
کاش در عالم دو چشمم باز بود
بهره میبردم ز دیدار شما
کاش من هم می نشستم در برت
میهمانت می شدم در این سرا
کاش نفسانی نمیشد عمر من
بوسه میدادم کف پای تو را
کاش یک شب در میان خواب ناز
امر می کردی به دیدارم بیا
کاش دوری از رخت معنا نداشت
دل به هجرانت نمیشد مبتلا
کاش می دیدم امام عصر خویش
در کنارت عمر من میشد فدا
کاش طولانی نبود این غیبتت
می نمودی سرّ حق را برملا
کاش میشد یک دعایم مستجاب
خون من ریزد به عشق مرتضی
کاش بودم من ز غفلتها جدا
میشدم با دیدنت حاجت روا
کاش خود می آمدی محبوب جان
می شکستی پشت هر ظلم و جفا
کاش دل را در رکابت مهدیا
می چشاندی طعم شیرین بلا
کاش میبردی مرا همراه خود
تا بگیرم در بغل کرب و بلا
+ تا اطلاع ثانوی بازم سکوت...