مثل یه ماهی

یا هـو


ماهی تا از آب بیرون نیفته متوجه نمیشه دلیل زنده بودنش چی هست.

خیلی وقتا مثل این ماهی میشم وقتی گرفتار گناه میشم و از امامم دور میشم احساس خفگی میکنم.

اما مهربونیشون اینقدر هست که وقتی به نفس نفس زدن میفتم دوباره دستمو میگیرن.

کاش ناسپاس نباشم و شاکر اینهمه لطفشون


+ روزی که تو بیایی
برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزیکه ما دوباره
برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آن روز را انتظار می‌کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم

احمد شاملو

نظرات 4 + ارسال نظر
جوجه اردک زشت سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:42 ب.ظ

سلام بانوی فرهیخته
دلت هماره جمعه ها ماهی بماند برای عید فرج سر سفره دلدادگی چشمها خیره سرخی شیفتگی ات شود و وما یا مقلب القلوبهایمان را با تماشای شوق دیدار صفا دهیم

کسی هست این حوالی
پشت آن کاج بلند
مشتی دانه در دست
برای پرنده های سربه هوا
کسی هست که مرهم دارد
و لبخندش
بوی آبنبات می دهد
وانگشتش خیس چشمه است
کسی هست
که می گوید بیا

کسی هست که می گوید بیا
سلام عمو امپراطور
ممنون از حضورتون و این نظرات قشنگ

رنگینک چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:41 ب.ظ http://bumedel.blogfa.com

واااااااااااااای چه کردی
چه قدر اینجا خوشگل شده
طراحی قالب از خودته؟
مبارکه

مرسی
کار یه دوست خوب هست که حسابی منو شرمنده کردند
http://differentview.blogfa.com/

پشت دیوار قلبم شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:58 ب.ظ http://haqiqate-khamush.blogsky.com/

التماس دعا

محتاجم به دعای خیر شما

پشت دیوار قلبم سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:30 ب.ظ http://haqiqate-khamush.blogsky.com/

سلام زهرا جون
ماه رمضونت مبارک
واسه منم دعا کن

سلام دوست خوبم
ممنون،بر شما هم مبارک
محتاجم به دعای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد